سراب آرزو
ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت
کهنه ای بودم برای دست های این و آن
هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
نوشته شده توسط پاک و بی آلایش در چهار شنبه 1 مرداد 1393برچسب:جملات عاشقانه, |